نماد تهران قبل از برج میلاد چه بود؟ + عکس
تاریخ انتشار: ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۶۷۴۸۱
تماشا از بالای آسمانخراش قاجاری! برفتم بر در شمسالعماره... جغدهایی که سلطنت را تغییر میدادند
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از فارس، «شمسالعماره» بلندترین بنای تهران بهسبک بناهای غربی بود که ناصرالدین قاجار دستور ساختش را داد. شاه قاجار بناهای غربی را در سفر فرنگ دیده بود؟ خیر. سال ۱۲۴۴ شمسی بود و ناصرالدین هنوز سفر فرنگ نرفته بود بلکه اینطوری بود: «رفت و آمد ایرانیان به فرنگستان و تماشای کارتپستالها و روزنامهجات و مشاهده عکسهای آن دیار در دستگاه شهرفرنگ، ناصرالدین شاه را برانگیخت تا بنایی به سبک عمارتهای اروپایی بسازد».
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کار ساخت شمسالعماره هم حسادت خیلیها را برانگیخت و ماجرایش چنین بود: «ساخت بنا به مدیریت دوستعلیخان معیرالممالک و معماری استاد علی محمد کاشی در ضلع شرقی کاخ گلستان و برِ خیابان شمسالعماره که بعدها به ناصریه و ناصرخسرو تغییر نام داد، آغاز شد و دو سال به طول انجامید... طراحی عمومی ساختمان با دو برج قرینه در دو طرف برج ساعت، از معماری اروپایی الهام گرفته شده اما کاشیکاریها، آینهکاریها، حجاریها، پنجرهها، ارسیها و معماری اندرون و اتاقهای تو در تو، ایرانی است... عمارت به دست ناصرالدین شاه افتتاح شد و بسیاری از بزرگان و مدیران شهری آنروزگار بهخاطر اجرای این طرح عظیم به معیرالممالک حسادت میکردند».
عکسی از شمسالعماره، در حال ساخت
تماشا از بالای آسمانخراش قاجاری!درباره دلیل ساخت شمسالعماره و انگیزه ناصرالدین از برپایی بنایی به این بلندی که در زمان خودش آسمانخراش بوده گمانهزنیهای مختلفی وجود دارد ازجمله اینکه ناصرالدین میخواسته بر اوضاع شهر نظارت کند و درباره این موضوع چنین نوشتهاند: «پیش از ساخت شمسالعماره شاه بدون گشتوگذار در شهر و فقط از گزارشهای جاسوسان، مفتشان، پیشخدمتان، فراشان و دهن این و آن، از اوضاع و احوال مردم و خیابانهای اطراف... باخبر میشد. اما با ساخت بنای مرتفع و پنج طبقه شمسالعماره که در واقع اولین برج و بلندترین ساختمان تهران بود و بههمینخاطر به ساختمان خورشید یا خورشید ساختمانها مشهور شد، ناصرالدین شاه هر روز چند ساعتی از وقت خود را از آن بالا به تماشای شهر و زندگی روزانه مردم میگذراند».
ناصرالدین خودش هم در خاطراتش مکرر نوشته است از این بهقول خودش تماشاها و یکبار چنین شرح داده است: «صبح... رخت پوشیده، آمدیم بیرون توی باغ گردش کردم. رفتم شمسالعماره. آنجا هم یک قدری نشسته، کوچه را تماشا کردیم. آمدیم پایین... شام... رفتیم... شمسالعماره. آنجا هم قدری نشسته مردم را که میآمدند، میرفتند، تماشا کردیم، بعد برخاسته، رفتیم اندرون». البته این تماشا خشک و خالی هم نبوده و اعتمادالسلطنه در خاطراتش نوشته است: «گروهی از بزرگان این مملکت دوربینهای بزرگ طلسکوب[تلسکوپ] دارند و جبال و بحار و براری بسیاری را... مینگرند».
ناصرالدین پس از افتتاح شمسالعماره آن را بسیار دوست داشته و تا مدتها کارش همین بوده و بهگواهی تاریخ: «شاه در روز، گاه بارها به شمسالعماره سر میزد، سفرای خارجی را آنجا به حضور میپذیرفت، نماز میخواند، ناهار میخورد، از این اتاق به آن اتاق میرفت و از چهار سوی عمارت، چهار طرف شهر را میپایید».
شمسالعماره در اواخر دوره قاجار
برفتم بر در شمسالعماره...با ساخت همین آسمانخراش زیبا خیابان ناصری رونق و شکوه دیگری گرفت و شد مهمترین خیابان تهران و محل گشتوگذار مردم و محل عکاسی عموم. اعتمادالسلطنه نوشته است: «کوچه و خیابان شمسالعماره است که بهترین کوچههای تهران میباشد... چراغهای چودنی[چُدنی] در طرفین نصب است که همه شب روشن میباشد و صبح و عصر محل گردشگاه عامه است، از هر طبقه مردم در آنجا الی سه ساعت از شب رفته مشغول گردش هستند. طرف راست کوچه، دکاکین و خانههای مردم و طرف چپ دیوار قلعه ارگ است... [در قسمت] تحتانی این عمارت دواخانهای است... مرتبه فوقانی آن لابراتوار و عکاسخانه عامه است که هر کسی بخواهد عکس خود را بیندازد میرود آنجا... همهروزه جمعیتی از عموم مردم برای تحصیل دواها، ادویهجات و انداختن عکس به این مکان میآیند».
شهرت شمسالعماره بهعنوان نماد تهران بهقدری بود که برای خودش شعر عامیانه یا همان شعر کوچه و بازاری هم دارد که میگوید: برفتم بر در شمسالعماره، همونجایی که دلبر خونه داره...
باورهای عجیب درباره ساعت شمسالعماره حتی تا پایان دوره پهلوی اول نیز ادامه داشت
جغدهایی که سلطنت را تغییر میدادندتا پایان دوره قاجار و حتی در دوره پهلوی اول بخشهای مختلف شمسالعماره برای امور دولتی و حکومتی و همچنین برای جلسات هیأت وزیران استفاده میشد. البته این بنای مشهور، بیدردسر هم نبود؛ یک ساعت بزرگ داشت و صدای زنگش آنقدر بلند بود که: «در اکثر مواضع شهر شنیده میشد» و شایع بود که: «صدای زنگ این ساعت را اگر زن حامله بشنود ممکن است بچهاش را سقط کند». در مجموع درباره ساعت شمسالعماره بدبینی زیاد بود و برخی از مردم آن را شوم میدانستند و دربارهاش داستانها ساخته بودند.
ماجرای داستانهای عجیب مرتبط با شمسالعماره و ساعت آن را از سیر تا پیاز «جعفر شهری» مورخ معاصر در کتاب «طهران قدیم» تعریف کرده است. روایت وی بسیار خواندنی و جذاب است و اینگونه است: «کلاه فرنگی [سقف اتاقکی که ساعت در آن جاسازی شده است]، ساعت شمسالعماره که همیشه بیرقی بر فراز آن میجنبید، دارای عجایبی بود که تهرانیها، از آن حرف میزدند.
در این زمینه بیشتر بخوانید؛
مکان های مناسب برای قرار در تهران برای دوران نامزدی
تعزیه خوان های تکیه دولت ناصرالدین شاه چقدر دستمزد می گرفتند؟
نخستین آسمان خراش تهران با ۴۰ هزار تومان ساخته شد
یکی اینکه در زوال حکومت محمدعلی شاه، روزی کلاغها بر بیرق حملهور میشوند و با منقارشان آن را ریزریز میکنند. دو روز بعد محمدعلی شاه گریخته، مشروطهخواهان غالب شده و سلطنت تغییر میکند.
دوم، ساعت بزرگ دو طرفهای بر بالای شمسالعماره نصب شده بود که درباره صدای زنگ این ساعت میگفتند صدایی داشته که افراد در چهار فرسخی [۲۴ کیلومتری] آن، صدایش را بهوضوح میشنیدند و بیمار با شنیدن صدای آن قالب تهی میکرده است. اگرچه این اغراق و مبالغهای بیش نبود و آن را بیش از حد بزرگ کرده، میگفتند شکایت مکرر اهالی، شاه را مکلف کرد که دستور کمکردن صدای ساعت را بدهد تا با نمد صدای آن را خفیف کنند...
سوم، دو جغد نر و ماده بودند که در محفظه این ساعت لانه داشتند و شایع بود که هر بار ظاهر شوند، سلطنت تغییر میکند. میگفتند در موقع کشتهشدن ناصرالدین شاه، سه روز از لانه بیرون آمده بودند که روز سوم شاه تیر خورده تاج و تخت به مظفرالدین شاه میرسد. آنچه این شایعه یا حقیقت را بر سر زبانها انداخت، بیرونآمدن و ظاهرشدن این دو جغد در روزهای ۱۶ تا ۱۹ شهریور ۱۳۲۰ بود. جغدها که بیرون آمدند مردم میگفتند خدا عاقبت پیداشدن جغدها را به خیر کند، که متفقین به ایران حمله کردند، قحطی، کشتار و ناامنی همهجا را گرفت و شد آنچه قلم از بیانش عاجز است».
منبع: فارسمنبع: اقتصاد آنلاین
کلیدواژه: اخبار عمومی شمس العماره ناصرالدین شاه شمس العماره آسمان خراش
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۶۷۴۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آخرین ساعات زندگی افلاطون فاش شد: افلاطون در آخرین ساعات زندگیاش چه میکرد؟!
زیسان: افلاطون که یکی از تأثیرگذارترین فیلسوفان تاریخ است به دلیل نظریه هایاش در مورد سیاست، شعر، دانش و اخلاق شهرت داشت.
به گزارش زیسان و به نقل از دیلی میل، به لطف طومار تازه کشف شدهای که در کنار کوه وزوویوس مدفون شده، اکنون میدانیم که متفکر یونان باستان آخرین لحظات زندگی خود را صرف انتقاد شدید از «نداشتن ریتم» یک کنیز فلوتزن کرد و این انتقادات تا آخر مهمانی همچنان ادامه داشت..
این متن قدیمی به جزئیات ساعات پایانی زندگی افلاطون میپردازد و نشان میدهد که فیلسوف باستانی که از تب رنج میبرد، قبل از مرگ در سن ۸۰ یا ۸۱ سالگی در حدود سال ۳۴۸ قبل از میلاد، به موسیقی گوش میداد و از مهمانان پذیرایی میکرد.
این طومار که به عنوان تاریخ آکادمی شناخته میشود و توسط فیلودموس، فیلسوف و شاعر قرن اول قبل از میلاد نوشته شده، از زمان کشف آن در ویلایی بزرگ در هرکولانیوم (اکنون در ایتالیا به عنوان ارکولانو شناخته میشود)، در سال ۱۷۵۰ تاکنون ناخوانا بوده است.
تایمز گزارش داد این پاپیروس که گمان میرود متعلق به پدرزن ژولیوس سزار باشد پس از فوران کوه وزوویوس در سال ۷۹ پس از میلاد مسیح در زیر چند متر خاکستر در خانه مدفون شده و محققان ۲۵۰ سال گذشته را با تلاش خستگیناپذیر صرف برای یافتن راهی برای خواندن محتوای آن کردهاند.
اکنون پروفسور «گراتزیانو رانوکیا» از دانشگاه پیزا و همکارانش از تکنیکهایی از جمله تصویربرداری ابرطیفی مادون قرمز موج کوتاه استفاده کردهاند که تغییراتی را در نحوه تابش نور روی جوهر سیاه پاپیروس برای رمزگشایی از سند ایجاد میکند.
پروفسور رانوکیا این طومار را «قدیمیترین تاریخ فلسفه یونانی که در اختیار ماست» توصیف کرد. این استاد دانشگاه گفت که استقبال افلاطون از مهمان خود که در نوشتهها از آن به عنوان «مهمان کلدانی» یاد میشود، نشان میدهد که فیلسوف بزرگ «وظایف خود را در قبال این مهمان انجام میدهد» و افزود که «میهمان نوازی برای یونانیان مقدس بوده است».
طومار همچنین تأیید میکند که افلاطون در آکادمی آتن دفن شده، و این جزئیات را اضافه میکند که محل آرامیدن این متفکر باستانی در باغی مشخص در محوطه دانشگاه بوده است.
همچنین این متن باستانی نشان میدهد که افلاطون در سال ۴۰۴ قبل از میلاد یا ۳۹۹ قبل از میلاد یعنی قبل از اینکه محبوبیت او افزایش یابد به بردگی فروخته میشود، که در تضاد با نظریه رایج است که میگوید وی در سال ۳۸۷ قبل از میلاد توسط فرمانروای سیراکوز، دیونیسیوس، فروخته شد تا نفوذی که بر مردم علیه حاکم ظالم میکرد، محدود شود.
پروفسور رانوکیا افزود: به لطف پیشرفتهترین تکنیکهای تشخیص تصویربرداری، ما در نهایت قادر به خواندن و رمزگشایی بخشهای جدیدی از متون هستیم که قبلاً غیرقابل دسترس به نظر میرسیدند.
وی میگوید: «برای اولین بار، توانستیم دنبالههایی از حروف پنهان از پاپیروسها را بخوانیم که در لایههای مختلف تا شده بودند و در طول قرنها به یکدیگر چسبیده بودند. این کار از طریق فرآیند باز کردن با استفاده از یک تکنیک مکانیکی انجام شد که کل تکههای متن را مختل کرد.» پروفسور همچنین اضافه کرد گفت تاثیر کامل این کار تنها در سالهای آینده مشخص خواهد شد.
سایر اخبار اسرار تکامل آلت جنسی؛ رابطه جنسی انسانهای اولیه مثل گوریلها بود؟ (تصاویر) «زو»؛ گاو عقیم و غولپیکری که توسط انسانها به وجود آمد! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی میشوند (تصاویر) کشف پرنده عجیبی که سمت راست بدنش نر است و سمت چپش ماده!